کد مطلب:140474 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

کیفیت کشتن شمر امام را
مرحوم حاج میرزا رفیع گرمرودی در كتاب ذریعة النجاة از منتخب طریحی نقل كرده و می نویسد:

امام علیه السلام در وقتی كه بحالت غشوه روی زمین افتاده بودند شمر ملعون بطرف آن جناب آمد تا به نزدیكش رسید و با پای چكمه دار به روی سینه آن حضرت نشست، امام علیه السلام نشستن آن ناپاك را روی سینه خود حس كرد و فرمود:

یا ویلك من انت فقد ارتقیت مرتقا عظیما، وای بر تو، كیستی، همانا به جای مرتفع و عظیمی نشسته ای؟

آن ناپاك در جواب گفت: من شمر هستم.

حضرت فرمودند: وای بر تو، من كیستم؟


در جواب گفت:تو حسین بن علی بوده و مادرت فاطمه زهراء و جدت محمد مصطفی می باشد.

امام علیه السلام فرمود: وای بر تو به حسب و نسب مرا می شناسی پس چرا من را می كشی؟

شمر ملعون گفت: اگر تو را نكشم پس چه كسی جایزه یزید را دریافت نماید؟

امام علیه السلام فرمود: كدام یك نزد تو بهتر است، جایزه یزید یا شفاعت جد من رسول خدا صلی الله علیه و آله؟

آن ملعون گفت: مقدار یك دانیق از جایزه یزید نزد من بهتر است از تو و از جدت.

امام علیه السلام فرمود: حال كه از كشتن من چاره ای نیست پس یك جرعه آب به من بده.

آن حرامزاده گفت: هرگز یك قطره آب به تو نخواهم داد تا مرگ را بچشی.

امام علیه السلام فرمودند: روی و شكمت را بگشا.

آن ملعون روی و شكم خویش را گشود تا حضرت مشاهده نمایند پس ناگاه امام علیه السلام دیدند كه آن ناپاك ابلق و به مرض برص مبتلا است و صورتش شبیه سگ ها و خوك ها می باشد.

امام علیه السلام فرمودند: جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم راست فرموده اند.

آن ملعون گفت: جدت چه گفته است؟

امام علیه السلام فرمودند: جدم به پدر من می فرمود: ای علی این فرزند تو را مردی ابلق كه به مرض پیسی مبتلاء است و شبیه ترین خلائق به سگ ها و خوك ها است می كشد.

آن ملعون پس از استماع این كلام در غضب شد و گفت مرا به سگها و خوك ها تشبیه می كنی، بخدا قسم سر تو را از قفا خواهم برید، سپس آن كافر امام علیه السلام را


برگردانید و سر مبارك آن سرور را از قفا برید و جدا كرد.

ابومخنف می نویسد:

شمر حرامزاده در حالی كه سر مبارك امام علیه السلام را می برید این اشعار را می خواند:



اقتلك الیوم و نفسی تعلم

علما یقینیا لیس فیه مزعم



ان اباك خیر من تكلم

بعد النبی المصطفی المعظم



اقتلك الیوم و سوف اندم

و ان مثوای غدا جهنم



یعنی: امروز تو را می كشم و حال آنكه خود می دانم به علم الیقین كه در آن شكی نیست همانا پدرت بهترین كسانی است كه بعد از پیغمبر برگزیده و بزرگ سخن گفته اند.

امروز تو را می كشم و عنقریب پشیمان خواهم شد و همانا منزل و مأوای من فردا جهنم می باشد.

ابومخنف می گوید: هر عضوی از حلقوم حضرت را كه می برید امام علیه السلام نداء می كرد:

وامحمداه، واجداه، واابتاه، واحسناه، واجعفراه، واعقیلا، واعباسا، واقتیلاه، واقلةناصراه.

مرحوم طریحی در منتخب می نویسد:

وقتی آن ملعون سر مبارك امام علیه السلام را جدا كرد، آن سر انور را به نیزه زد و تكبیر گفت و لشگر نیز بدنبال او تكبیر گفتند.

ابومخنف می گوید:

لشگر سه بار تكبیر گفتند و زمین لرزید و شرق و غرب عالم تاریك شد و زلزله و برق و رعد مردم را فروگرفت و آسمان خون تازه بارید و منادی از آسمان نداء كرد:


به خدا سوگند امام فرزند امام و برادر امام و پدر امامان یعنی حسین بن علی بن ابیطالب صلوات الله و سلامه علیه كشته شد